ایران از ریشه تا ریش
۱۳۹۰ اسفند ۲۰, شنبه
۱۳۹۰ اسفند ۹, سهشنبه
گاهشمار در تاریخ زرتشتی و باستانی ایران
گاهشمار در تاریخ زرتشتی و باستانی ایران
با سلام خدمت همه دوستان
یکی از اعضای این وب سایت در یکی از تردهای من ایراد گرفته بود و مرا متهم به این کرده بود که من ترد را که در اینجا گذاشتم هیچ اطلاعات خاصی در این باره ندارم و در صورتی که خودش با مطالبی که عنوان کرده بود ثابت کرد که خودش اصلأ هیچ اطلاعی که نداره بماند و ایراد نابجا هم که گرفته بود و مرا هم به بی سوادی متهم کرده بود
دوستان عزیز اگر کسی در اینجا مطلبی را عنوان میکند حداقل کم کم به اندازه خودش تا حدودی مطلع است و سعی نکنیم که همدیگر را متهم به چیزی بکنیم که خودمون هم اطلاعی نداریم
ما در اینجا جمع شده ایم که تا حدودی از اطرافون مطلع بشویم
حالا من در این ترد همان موضوع را بطور کامل برای همان دوست عزیز شرح میدهم
دروود
گاهشمار پارسی
امروز کیوان شید ( شنبه ) اسفندار مذ (روز پنجم ) از وهمن ماه ( بهمن )سال 3746 زرتشتی
((((((((((((( 7031 آریایی 2567 شاهنشاهی 1377 یزدگردی))))))))))))))
هر سال در ايران باستان به 12ماه و هر ماه به سي روز که هر کدام داراي نام ويژه مي باشند و هر ماه به 4بخش تقسيم مي گردد. دو قسمت اول داراي هفت روز مي باشد و دو قسمت دوم داراي هشت روز مي باشند. در اين گونه تقسيم بندي روزهاي نخست به نام آفريدگار(خداوند) که به ترتيب اورمزد و دي بآذر و دي بمهر و دي بدين مي باشد جاي دارد. جدول زير چگونگي قرار گرفتن روزها را نشان مي دهد:
1. اورمزد، وهمن، ارديبهشت، شهريور، سپندارمزد، خورداد، امرداد.
2. دي بآذر، آذر، آبان، خور(خير)، ماه، تير، گوش.
3. دي بمهر، مهر، سروش، رشن، فروردين، ورهرام، رام، باد.
4. دي بدين، دين، ارد، اشتاد، آسمان، زامياد، مانترسپند،انارم.
نامهاي سي روز ماه ه از اوستا سرچشمه گرفته با چم(معني) هر يک از آنها بدين گونه است:
نام روز به پهلوی نام اوستایی آوانوشت معنای روزها
1 هرمزد اهورمزد ahuramazada خدای جان وخرد
2 بهمن وهومنه vohomana منش (اندیشه) نیک
3 اردیبهشت اشه وهیشته asha vahishta راه راستی دادگری
4 شهریور خشثروئیریه khashasra vairiya توان برگزیده وسازنده
5 اسفندارمذ سپنت آرمئیتی sepanta armaiti مهر وآرایش افزاینده
6 خرداد هئوروتات haurotata رسایی وخود شناسی
7 امرداد امرتات ameratat بی مرگی وجاودانی
8 دی به آذر دئوش daush آفریدگار
9 آذر آتر atar آتش وفروغ
10 آبان اپم apam آب ها
11 خیر(خورشید) هورخش haurakhashasa خورشید
12 ماه ماونگه mavangha ماه
13 تیر تیشتریه tishtariya ستاره باران
14 گوش گئوش geush گیتی
15دی به مهر ==== ====== دی: نام دیگر اهورمزد
16 مهر میثر misra پیمان ودوستی
17 سروش سرئوش seraosha وجدان وپیام آوردین
18 رشن رشنو rashnu دادگری
19 فروردین فره وشی farahvashi روان پاسدار ، پیشرفت
20 ورهرام ورثرغن veresraghna پیروزی
21 رام رامن raman صلح و آشتی
22 باد وات vata باد ، هوا
23 دی به دین ====== ======== دی: نام دیگر اهورمزد
24 دین دئنا daena دین
25 ارد(ارت) اشی ونگهوهی ashivangvuhi برکت وداده اهورایی
26 اشتاد(ارشتاد) ارشتات arshtat کار ،داد ، راستی
27 آسمان اسمن asman آسمان
28 زامیاد(زامیات) زم zam زمین
29 مانتره سپنت منثر سپنت mansra sepanta سخن اندیشه زا، نماز، گفتارنیک
30انارام(انغران) انغرنه رئوچاو anghara ra روشنایی بی پایان
پنجه يا بهيزك(كبيسه)
چنان که گفته شد در گاهنماي باستاني هر ماه سي روز و هر سال دوازه ماه است و در پايان اسفند پنج روز پنجه مي آيد كه روي هم رفته 365روز مي شود. در ایران هر روز نام ويژه اي داشت. چون سال خورشيدي365 شبانه روز و 5ساعت و 48دقيقه و 49ثانيه است، از اين رو پس از پايان يافتن 12ماه و پنج روز پنجه، 5ساعت و 48دقيقه و 49ثانيه زيادي مي ماند كه آن را به زبان پهلوي بهيزك مي گويند. بهيزك همان است كه در گاه شماري ها به نام كبيسه ياد مي كنند در هر چهار سال يكبار با افزودن ساعتها و دقيقه ها و ثانيه هاي زيادي، شش روز مي شود و روز ششم را در زبان پهلوي اورداد نام نهاده اند كه به چم(معني) روز زيادي است.
پنج روز پنجه(بهيزك):
1. اهنودگاه: نام نخستين بخش از سرودهاي اشو زرتشت
2. اوشتودگاه: نام دومين بخش از سرودهاي اشو زرتشت
3. سپنتمدگاه: نام سومين بخش از سرودهاي اشو زرتشت
4. وهوخشترگاه: نام چهارمين بخش از سرودهاي اشو زرتشت
5. وهشتواش گاه: نام پنجمين بخش از سرودهاي اشو زرتشت
کاربرد هفته اهمیت بسیاری در نظام گاهشماری دارد. اما عقیده ای که امروزه گسترده شده است مبنی بر این است که در ایران باستان از هفته استفاده نمیشده است. البته آنها یک دلیلی دارند و آن هم این است که در متون پهلوی به وجود هفته اشاره ای نشده است و تنها از نامهای ویژه روزها استفاده شده است. تا اینجا می توان پذیرفت که در دربار دوره ساسانی از هفته استفاده نمیشده است. اما آن را نمیتوان به همه دوره های ایران ربط داد.
اما دلایلی نیز مبتنی بر اینکه در ایران باستان از هفته استفاده می شده است، وجود دارد.
نخست اینکه، تعداد روزهای هفته که از اهلههای هفت روزه ماه برگرفته شده است و چون گاهشماری قمری ساده ترین و ابتدایی ترین گاهشماری است و تشخیص گذر زمان از آن راه آسانتر است برخی از گروه ها وکشورها بدون آموختن از یکدیگر به آن پی برده اند.
در شاهنامه واژه های هفته و چهارشنبه بیش از 120 بار از آن یاد شده است.
سـتاره شُـمَـر گفـت بـهرام را / كـه در چـارشـنبه مـزن كـام را
از آنجایی که شاهنامه را یکی از دلایل نگهداری زبان و فرهنگ پارسی میدانیم، بعید است که آفریننده بهترین شاهنامه ایران، ابوالقاسم فردوسی بدون هیچ دلیلی و از روی ناآگاهی از آن استفاده کرده باشد.
در بررسیهای انجام شده در تقویم آفتابی كعبه زرتشت به سازوكار تعبیهشده برای تشخیص چهار هفته شهریور ماه (آخرین ماهِ سال هخامنشی) پی برده كه جزئیات آن در كتاب «بناهای تقویمی و نجومی ایران» باز آمده است.
متون مانوی کاربرد گسترده هفته را تأیید میکند. البته در کتابهای یافت شده مانوی در تورفان و نیز در موگتاگ از روزنگار پنجه ای نیز استفاده شده است. و همینطور در این کتابها از روزهای یکشنبه و دوشنبه با نام مهر روز/ خور روز و ماه روز یاد شد کرده است و این دو، روزهای روزهداری مانوی دانسته شده اند.و همچنین میدانیم كه روز دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بوده است.
و آخر اینکه در متنون یافت شده چینی از نام روزهای هفته نام برده شده است. در یك متن نجومی كهن بودایی كه در سال 759 میلادی از سانسكریت به چینی بازگردانده شده است. و یانگ چینگ فنگ در سال 764 میلادی حاشیهای بر آن بازنوشته است؛ از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در فارسی میانه در دو نوع آن یاد كرده است: یوشمبت (روز تعطیل)، دوشمبت، سهشمبت، چرشمبت، پنجشمبت، شششمبت، شمبت.
در همان متن، معادل سغدی این نامها بدینگونه با مبدأ یكشنبه باز آمده است: مهر روز (خورشید)، ماه روز(مهشید)، بهرام روز(بهرام شید)، تیر روز(تیرشید)، اورمزد روز(برجیس شید)، ناهید روز(ناهیدشید) و جیان روز (كیوان روز یا کیوان شید).
همانگونه كه دیده میشود این نامها از نام هفت اختر سیار آسمان، یعنی خورشید و ماه و پنج ستاره روان (سیاره) شناختهشده آن زمان برگرفته شده است. این نام روزهای هفته ریشه در آیین کهن ایرانی مهرپرستی یا همان میترایی دارد. و شایان به ذکر است که با رسوخ فرهنگ و آیین ایرانی میتراییسم در اروپا و گروویدن افراد زیاد به این آیین و محبوبیت آن در ملل اروپایی، تا حدی که اواسط قرن پنجم میلادی آیین اغلب مردم مهرپرستی بوده است، باعث شد تا در دین مسیحیت و اغلب فرهنگ کشورها اثر بگذارد به طوریکه ما آن را در روزهای هفته نیز میبینیم.
نام روزهای هفته در آیین میترایی که وارد زبانهای اروپایی میشود:
1) دوشنبه ( مه شید) از خدای ماه یا مون که در زبان انگلیسی مان دی می شود ودر زبان آلمانی مونتاک
2) سه شنبه ( بهرام شید ) روز < تی ویس> که در انگلیسی تیوز دی و در آلمانی میتوخ
3) چهار شنبه ( تیر شید ) روز ودین که در انگلیسی ونزدی ودر آلمانی میتـــوخ
4) پنج شنبه ( برجیس شید ) روز تور که در انگلیسی ترزدی و در زبان آلـمانی در دونـــر یا دونرســــتاه
5) آدینه ( ناهید شید ) روز اریر ( خدای باروری) در انگلیسی فرای دی و در آلمانی فری تاک
6) شنبه( کیوان شید ) روز کیوان ( ساتورن ) در انگلیسی ستردی و در آلمانی سام تاگ
7) یکشنبه ( مهر شید ) روز خورشید در انگلیسی سن دی و در آلمانی سون تاگ که توسط کنستانتین در سال
321 میلادی روز خورشید ( مهر ) تعطیل هفتگی شد.
پرسش و پاسخ :
بنابراین 30 روز ماه به این گونه است که گفته شد و برتری آن این است که مثلا اگر بشنویم امروز روز دی به مهر است خود به خود می فهمیم که روز پانزدهم ماه نیز است.در ضمن اگر دقت کرده باشید متوجه می شوید نام برخی از روزها با نام ماه هایسال یکی است.هرگاه نام روز و نام ماه یکی شود در آن روز جشنی برگزار می شود که معروف است به جشن های ماهانه.مثلا روز سوم هر ماه اردیبهشت نام دارد بنابر این سوم اردیبهشت چون نام روز و ماه یکی میشود جشن اردیبهشتگان برگزار می شود.ویا روز شانزدهم هرماه مهر نام دارد بنابراین هر سال شانزدهم مهر ماه جشن مهرگان برگزار می شود.
پرسش
: با توجه به این که تقویم زرتشتی ماه31 روزه ندارد و 6 ماه سی ویک روزه در تقـویم جدید داریم, و نیز در تقویـم جـدید اسفـند مـاه 29 روز است, پـس بـا ایـن حـساب در تقـویم زرتشتی پنـج روز آخـر سال کـم می آید. با این وجود این پـنـج روز چه می شود؟؟
پـاسخ :
درست است. در آخر سـال 5 روز کـم می آید ولی جـای این پنج روز نیز در این تقویم حساب شده است. به این گونه که پنج روز آخر سـال هر یـک نامـی جـداگـانه دارد و این 5 روز را به عـنوان جـشن پنجه ,جشن می گیرند. این پنج روز را , پنج روز پنجه گویند که نام آن ها به این ترتیب است : روز نخست پنجه اهـنودگـاه نام دارد.روز دوم پنجـه اشتود گـاه نـام دارد.روز سوم پنجه سپنتمـدگـاه نام دارد. روز چهارم پنجه وهوخشترگاه نام دارد. و روز پنجـم پنجه وهیشتوایشتی نام دارد. بنابراین تقـویم زرتشتی که بر اساس گـردش زمین به دور خورشید است دارای 365 روز کامل می شود
پرسش:با توجه به این که هر چهار سال یکبار ,سال کبیسه است و دارای 366 روز می شود,در تقویم زرتشتی این روز چه می شود؟
پاسخ:هر چهار سال یکبار در سال کبیسه این روز اضافی نیز در نظر گـرفته می شود که نـام این روز اورداد است به مـعنی روز اضـافه
پرسش: با تـوجـه به این که در تقویم زرتشتی هفـته وجود ندارد پس چه روزهایی از ماه روز تعطیلی و استراحت می باشد؟
پاسخ:در تقویم زرتشتی روزهای اورمزد (روزاول ماه),روز دی به آذر که روز هشتم ماه است, روز دی به مهر(روز پانزدهم ماه)و روز دی به دین(روز بیست و سوم ماه) روز های تعطیل و استراحت است که آدینه روز نامیده می شود
الـبته تـقـویم امـروزی نیز در واقع همان تقـویم زرتشتی است با این تفاوت که 6 ماه نخست سال را 31 روزه کرده اند و در عوض پنج روز پنجه را حذف کرده اند.
بر اساس نظر کارشناسان, تقویم زرتشتی کامل ترین و دقیق ترین تقـویمی است که تـا بـه امـروز توسط انسان ساخته شد که الـبته نخستین تقـویم تاریخ بشریت نیز است. از دیگر تقویم های ساخته دست انسان تقویم قمری یا عربی است که بر اساس گردش مـاه عمل می کند که به اندازه ای مسخره است که اصلا لازم نیست در باره اش حرف بزنیم زیرا هر سال بیش از ده روز جابه جا می شود.یکی دیگر از تقویم های مورد استفاده تقویم میلادی است که شایدامروزه پر کاربردترین تقویم دنیا باشد.که آن نیز کم و کاستی هایی دارد.بر اساس نظریه انفجار بزرگ هر سال به اندازه چندین ثانیه از سال قبل طولانی تر است که پس از چندین سال پی در پی این ثانیه های اضافی روی هم جمع می شوند و دوباره یک روز کامل به وجود می آید.در تقویم میلادی هر 2500 سال یک روز زیاد می شود.و آنان مجبورند هر دوهزاروپانصد سال یک روز از تقویم خود حذف کنند تا روزهای سالشان به هم نخورد.که یک بار در سال 1582 میلادی این کار را انجام دادند.ولی تقویم زرتشتی به اندازه ای پیشرفته است که بر اساس محاسبات ریاضی هر ده میلیون سال یک روز به آن اضافه می شود
در پی این نوشتار پرسشی بیان شد که چرا در برخی از تارنگارها این روز در 10 تیرماه بیان شد.بنابراین لازم می دانم که در رابـطه بـا تـقـویـم زرتشـتی و فـرق آن با تـقـویم امـروزی نـوشتـاری بـنویسم. در تقویم زرتشتی هر ماه دقیقا دارای سی روز است و به کلی مـاه 31 روزه وجود ندارد. پس روزهای 31فروردین و 31 اردیبهشت و 31 خرداد و ...وجود ندارد,بنابراین جشن تیرگان که سیزدهم تیر به تقویم زرتشتی است به علت وجود 31 فروردین و 31 اردیبهشت و 31 خرداد برابر با 10تیر به تقویم امروزی می شود و یا جشن خردادگان که شش خرداد به تقویم زرتشتی است برابر با چهارم خرداد به تقویم جدید می شود زیرا 31 فروردین و 31 اردیبهشت از آن کم می شود.بنابراین کلا چیزی به نام هفته وجـود ندارد. وجود هفته که در تقـویم عربی یا قمـری هست پس از حمـله اعـراب و هـجوم فرهـنگی آنـان وارد تقـویـم ایرانیـان شد. در تقـویـم زرتشتی هرماه دقیقـا سی روز و هـر روز نیز نام ویـژه خود را دارد و آدمی بـا شنیدن نام هر روز خود به خود می فهمـدکه روز چندم ماه نیز است. اکنون نام این سی روز و معنی آن را برایتان می گویم.بـه ویژه هم میهنان مسلمانی که به فـرهنگ نیاکان خویش علاقـمـندند خوب است یاد بگیرند چون این از ابتدایی ترین موضوعاتی است یک زرتـشتی می داند و چیز سختی هم نـیست
جشن های ایرانی
نوزدهم فروردین : جشن فروردینگان
سوم اردیبهشت : جشن اردیبهشتگان
ششم خورداد : جشن خوردادگان
سیزدهم تیر : جشن تیرگان
هفتم امرداد : جشن امردادگان
چهارم شهریور : جشن شهریورگان
شانزدهم مهر : جشن مهرگان
دهم آبان : جشن آبانگان
نهم آذر : جشن آذرگان
یکم دی : جشن دیگان
دوم بهمن : جشن وهمنگان
پنجم اسفند : جشن سپندارمذگان
جشن ها و مناسبتها در تقویم امسال
فروردین
یکم فرودین جشن نوروز
جشن نخستین شنبه سال
جشن نخستین چهارشنبه سال
ششم فروردین روز امید – روز شادباش نویسی و زاد روز آشو زرتشت
دهم فروردین – جشن آبانگاه ( امسال )
سیزدهم فروردین – جشن سیزده بدر
هفدهم فروردین - سروش روز جشن سروشگان
دوشنبه نوزدهم فروردین - جشن فروردینگان
اردیبهشت
دوم اردیبهشت جشن گیاه آوری
سوم اردیبهشت – اردیبهشت رو جشن اردیبهشتگان
دهم اردیبهشت – جشن چهلم نوروز
پانزدهم اردیبهشت - گاهنبار میدیوزرم – جشن میانه بهار – جشن بهاربد – روز پیام آوری زرتشت
خرداد
یکم خورداد – ارغاسوان – جشن گرما
ششم خورداد – خورداد روز جشن خوردادگان
تیر
یکم تیر – جشن آب پاشونک – جشن آغاز تابستان – (سال نو در گاهشماری گاهنباری دیدار طلوع خورشید در تقویم آفتابی چار تاقی نیاسر)
ششم تیر – جشن نیلوفر
سیز دهم تیر – تیر روز جشن تیرگان
پانزدهم تیر – جشن خام خواری
مرداد
هفتم مرداد – مرداد روز - جشن مردادگان
دهم مرداد –چله تابستان
پانزدهم مرداد – میدیوشم – جشن میانه تابستان
هجدهم مرداد – جشن می خواره
شهریور
اول شهریور – فغدیه جشن خنکی هوا
سوم شهریور – جشن کشمین
چهارم شهریور – شهریور روز جشن شهریورگان – زاد روز کوروش (داراب) و سالمرگ مانی
هشتم شهریور – خزان جشن
پانزده شهریور – بازار جشن
آخرین روز شهریور – گاهنبار پتیه شهیم – جشن پایان تابستان
مهر
یکم مهر – میترا کانا - سال نو هخامنشی
دوزادهم مهر - آیین قالیشویان – بازماندهء از تیرگان
سیزدهم مهر – تیر روز - جشن تیر روزی
شانزدهم مهر - مهر ورز - جشن مهرگان
بیست ویکم مهر – رام روز جشن رام روزی – جشن پیروزی کاوه و فریدون
آبان
دهم آبان – آبان روز - جشن آبانگان
پانزدهم آبان – گاهنبار ایاثرم – جشن میانه پاییز
آذر
یکم آذر – آذر جشن
نهم آذر – آذر روز – جشن آذرگان
آخرین روز آذر – جشن شب یلدا (چله) – گاهنبار میدیارم – جشن میانه سال و پایان پاییز
دی
اول دی - روز میلاد خورشید جشن خرم روز – نخستین جشن دیگان – دیدار طلوع خورشید در تقویم آفتابی چارتاقی نیاسر
پنجم دی – بازار جشن
هشتم دی – دی به آذر روز – دومین جشن دیگان
چهارده دی- سیرسور – جشن گیاه خواری
پانزدهم دی - جشن پیکر تراشی – دی به مهر روز زسومین جشن مهرگان
شانزدهم دی - جشن درامز ینان – جشن درفش ها
بیست و سوم دی – دی به دین روز - چهارمین جشن دیگان
بهمن
یکم بهمن – زاد روز فردوسی
دوم بهمن – بهمن روز - جشن بهمنگان
پنج بهمن – جشن نوسره
دهم بهمن – آبان روز - جشن سده – آتش افروزی بر بامها – نمایش بازی همگانی
پانزدهم بهمن – جشن میانه زمستان
بیست و دوم بهمن – باد روز - جشن باد روزی
بیست ونهم بهمن – روز سپندار مذگان – روز عشاق (ولنتاین) حیف تقویم پارسی نیست ؟؟؟؟
اسفند
یکم اسفند – جشن اسفندی – جشن آبسالان – بهار جشن – نمایش بازی همگانی
پنجم اسفند – اسفند روز – جشن اسفندگان – گرامیداشت زمین و بانوان ( روز زن مادر همسر .. ) جشن برز گران
دهم اسفند – جشن وخشکام
نوزدهم اسفند – جشن نوروز رودها
بیست اسفند - جشن گلدان
بیست و پنج اسفند – پایان سرایش شاهنامه
بیست وشش اسفند – فروردگان
بیست و هفت اسفند –چهار شنبه سوری جشن شب چهارشنبه اخر
بیست و هشت اسفند – آخرین چهارشنبه سال
اخرین روز اسفند – گاهنبار – همسپتمدم – جشن پایان ز مستان – در روز اخر سال
نیاکان گرامی ما بدون تردید شادترین مردمان جهان بودند و رسم شادزیستی را زرتشت برای آنان به جای گذاشت . این دوازده جشن تنها جشن هایی بودند که نام روز و ماه با هم تلاقی پیدا می کرده است .
ایرانیان غیر از این جشن ها :
نوروز سیزدهم فروردین ششم فروردین زاد روز آشو زرتشت و گرامی داشت آتش و همچنین جشن سده را نیز داشته اند
به راستی چه شد که امروز افسرده ترین و شکسته ترین مردمان جهان هستیم ؟
مهم ترین جشن ها به قرار زیر بوده است :
جشن نوروز :
یکی از کهن ترین جشن های جهان است که مورخین آنرا به جمشید شاه پیشدادی در پنج هزار تا شش هزار سال پیش نسبت داده اند .
جشن سیزدهم فروردین :
جشن طبیعت پاک و مظهر بی آلایشی و عنایت خداوند به انسان .
جشن ششم فروردین :
زادروز زایش زرتشت بزرگوار در آذربایجان یا همان آذربایگان جاوید . پیر خرد و دانش جهان که سال 2003 میلادی را نیز سازمان یونسکو به نام وی نامگذاری نمود .
جشن سوری :
یا همان گرامی داشت آتش است که در گذشته ده روز آخر سال برگزار می شده است و پس از اسلام آخرین چهارشنبه سال شده است . ایرانیان برای شادی روح نیاکانشان روزهای آخر سال را آتش می افروختند .
جشن تیرگان :
این جشن علاوه به تلاقی کردن روز و ماه به پرتاب تیر جاودانه آرش کمانگیر نیز نسبت داده شده است . آرش قهرمان ملی ایران با پرتاب تیری از فراز کوهی در تبرستان مرز کشور ایران و توران را مشخص کرد و خودش از شدت فشار پرتاب در راه ایران جان سپرد .
جشن مهرگان :
این جشن نیز پس از نوروز مهم ترین جشن ایران است که علاوه بر تلاقی کردن ماه و روز به قیام ملی کاوه آهنگر بر ضد ضحاک تازی نیز نسبت داده شده است . کاوه نماد میهن پرستی بوده است و از این روز شش روز این جشن ادامه داشته است و در کشور های بسیاری آن گرامی داشته می شده است .
جشن سده :
این جشن را به پیدایش کشف آتش توسط ایرانیان در جهان نسبت داده اند . فلسفه بسیار دور از زمان هوشنگ شاه پیشدادی در شش هزار سال پیش دارد . هنوز پس از این مدت بسیار دور آثاری از آن پادشاه در شهر مسجد سلیمان باقی است .
جشن سپندارمذگان :
این جشن نیز علاوه بر تلاقی ماه و روز به جشن زن ایرانی مشهوراست . زنان ایرانی در چهار هزار سال و اندی پیش یک روز را در سال در حکم پادشاه خانه بر تخت می نشستند و مردان باید از زحمات و تلاش دلسوزانه آنان قدردانی می کردند و مقام والای وی را ارج می نهادند . این جشن تا قبل از اسلام برقرار بود ولی در چند سال اخیر دوباره زنده شد و ایرانیان اصیل آن را جشن می گیرند .
امید است که این نوشتار به کار شما دوستان گرامی بیاید و از ان بهره ببرید
بدروود در پناه اورمزد دادار
۱۳۹۰ اسفند ۲, سهشنبه
فدراسیون روزنامهنگاران وضعیت رسانهای در ایران را «تحملناپذیر» خواند
فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، آیافجی، روز جمعه با اعتراض به موج جدید بازداشت روزنامهنگاران در ایران وضعیت آزادی مطبوعاتی در این کشور را «تحملناپذیر» توصیف و تأکید کرد که به بسیج روزنامهنگاران جهان برای همبستگی با روزنامهنگاران ایرانی ادامه خواهد داد.
این فدراسیون با انتشار بیانیهای به بازداشتهای اخیر روزنامهنگاران در ایران اعتراض کرد و هشدار داد که «در پی سالها کارزار بیامان ارعاب و آزار رسانههای مستقل از سوی حکومت، وضعیت آزادی مطبوعاتی در ایران هماینک در بدترین حالت خود قرار گرفته است».
جیم بومِلیا، رئیس فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، در این بیانیه که در وبسایت این فدراسیون انتشار یافته در این باره گفت: «بازداشتهای اخیر ثابت میکند مصیبتی که روزنامهنگاران در ایران بدان گرفتارند پایانی ندارد» و افزود: «وضعیت تحملناپذیر شده است و جامعه بینالملل باید علیه چنین یورش بیرحمانهای به رسانههای مستقل فریاد برآورد.»
در هفته اخیر هشت روزنامهنگار از جمله سه روزنامهنگار زن با اتهاماتی چون «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت شدهاند.
روزنامهنگاران و پژوهشگران بازداشتشده عبارتاند از سهامالدین بورقانی، پرستو دوکوهکی، مرضیه رسولی، فاطمه خردمند، احسان هوشمند، سعید مدنی، فرشاد قربانپور و مهدی خزعلی.
فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران میگوید این هشت تن هماینک به حداقل ۳۰ همکار دیگر خود در زندان پیوستهاند که درپی سرکوب دولتی علیه موج اعتراضات به نتایج اعلامشده دهمین انتخابات ریاستجمهوری همچنان در بند هستند.
در میان ۳۰ زندانی که از مدتها پیش در زندان بهسر میبرند دو عضو هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران یعنی محمدرضا مقیسه و علیرضا رجایی نیز دیده میشود.
به گفته فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، در پی سرکوب اعتراضات سال ۸۸ در ایران، بیش از ۱۵۰ روزنامهنگار بازداشت شده و تعداد بسیار بیشتری نیز برای جلوگیری از بازداشت شدن ناچار به گریختن از کشور شدهاند.
فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران در بیانیه روز جمعه خود بار دیگر از جمهوری اسلامی خواست تا به حقوق و استقلال روزنامهنگاران ایرانی احترام بگذارد و همچنین خواستار آزادی تمامی روزنامهنگاران دربند و بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران شد.
جیم بوملیا، رئیس این فدراسیون، در پایان این بیانیه میگوید: «ما از مواضع اعضای خود در خصوص حق و حقوق روزنامهنگاران ایرانی مبنی بر خبرنگاری مستقل و بدون ترس کاملاً دفاع میکنیم.»
وی میافزاید: «انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران از پشتیبانی جامعه جهانی روزنامهنگاران برخوردار است و ما به بسیج نیروها برای همبستگی با مبارزه روزنامهنگاران ایرانی درجهت دفاع از روزنامهنگاری حرفهای ادامه خواهیم داد.»
روز شنبه وزارت خارجه بریتانیا نیز ضمن ابراز نگرانی درباره موج جدید اعدامها و دستگیریها در ایران، از جمهوری اسلامی خواست در احکام مغایر با اصول حقوق بشری تجدید نظر کند.
اخیرا کمیته «حمایت از روزنامهنگاران» در تازهترین آمار خود از وضع مطبوعات و روزنامهنگاران در جهان ایران را همچنان بزرگترین زندان دنیا برای روزنامهنگاران دانست.
گزارش: ایران در ۲۰۱۱، همچنان بدترین زندان روزنامهنگاران
کمیته حمایت از روزنامهنگاران که گزارش سالانهای با عنوان «حمله به مطبوعات» منتشر میکند در گزارش سال ۲۰۱۱ خود که در وبسایت این کمیته انتشار یافته، جمهوری اسلامی ایران را «بدترین زندانیکننده روزنامهنگاران» نامیده است.
این گزارش مینویسد که جمهوری اسلامی، دو سال پس از سرکوب گسترده معترضان به نتایج انتخابات مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری، همچنان از «حبس انبوه» روزنامهنگاران برای خاموش کردن صدای معترضان و جلوگیری از پوشش دادن خبرهای انتقادی استفاده میکند.
به نوشته این گزارش، جمهوری اسلامی تا یکم دسامبر ۲۰۱۱ تعداد ۴۲ روزنامهنگار را در شرایطی غیربهداشتی و سلولهای پرازدحام در زندانهایی چون رجاییشهر و اوین در حبس نگه داشته است.
کمیته حمایت از روزنامهنگاران مینویسد که طی این سال، ۲۱ نفر از روزنامهنگاران در سلول انفرادی حبس شدهاند، ۱۸ روزنامهنگار مجبور به تبعید شده و برای روزنامهنگاران زندانی احکام حبس بین ۶ ماه تا ۱۹٫۵ سال صادر شده است.
در این گزارش ذکر شده است که از میان روزنامهنگاران زندانی، ۱۲ نفر با مشکلات سلامتی روبهرو شدهاند، ۱۴ نفر آزار جسمی شدهاند، ۵ نفر از بازدید خانواده محروم شده و ۴ نفر نیز از مراقبتهای درمانی محروم شدهاند.
بنا بر آمار کمیته حمایت از روزنامهنگاران، حدود نیمی از روزنامهنگاران زندانی ایرانی بخشی از مدت حبس خود را در سلول انفرادی بهسر بردهاند و جمهوری اسلامی از این کار برای «وادار کردن زندانیان به اعترافهای دروغین» استفاده میکند.
کمیته حمایت از روزنامهنگاران که سازمانی مستقل و غیر انتفاعی مستقر در نیویورک است مینویسد بنا بر پژوهشهای این نهاد، ایران و کوبا در زمینه وادار کردن روزنامهنگاران به تبعید در صدر فهرست کشورهای جهان قرار دارند.
بنا بر این پژوهش، در هر یک از این دو کشور در سال ۲۰۱۱ تعداد ۱۸ روزنامهنگار ناچار به زندگی در تبعید شدهاند و در مورد ایران این تعداد طی دهه اخیر جمعاً به ۶۶ روزنامهنگار میرسد که در کل این دهه، تنها اتیوپی و سومالی وضعیتی بدتر از ایران داشتهاند.
کمیته حمایت از روزنامهنگاران در ادامه گزارش خود مینویسد: «در حالی که برخی خبرگزاریهای بزرگ بینالمللی حضور خود در تهران را حفظ کردهاند، خبرنگاران آنها اجازه جابهجایی آزاد و خبرنگاری آزاد، بهویژه خارج از پایتخت، را ندارند.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است که جمهوری اسلامی با مسدود کردن میلیونها وبسایت در زمره ۱۰ سرکوبگر اصلی اینترنتی است.
کمیته حمایت از روزنامهنگاران روز پنجشنبه هشتم دسامبر گذشته نیز با انتشار گزارشی ایران را «بزرگترین زندان روزنامهنگاران در جهان» توصیف کرد و نوشت که در این زمینه پس از ایران، کشورهای اریتره، چین، میانمار و ویتنام قرار دارند.
نظرسنجی: ایران، دشمن شماره یک آمریکا از نظر مردم این کشور
بر اساس تازهترین نظرسنجی موسسه معروف گالوپ، در مقایسه با دیگر کشورها، ۳۲ درصد از مردم ایالات متحده جمهوری اسلامی ایران را دشمن شماره یک آمریکا قلمداد میکنند. این رقم در نظرسنجی سال ۲۰۱۱ تنها ۲۵ درصد بوده است.
نتایج تازهترین نظرسنجی موسسه گالوپ در این زمینه که روز دوشنبه منتشر شد حاکی از آن است که ۳۲ درصد از مردم آمریکا ایران را «بزرگترین دشمن ایالات متحده» میدانند.
از سال ۲۰۰۵ تاکنون ایران در پنج نظرسنجی در همین زمینه در مقام اول قرار گرفته و از نظر آمریکاییها دشمن شماره یک آمریکا شناخته شده است. این در حالی است که در سال ۲۰۰۱ تنها هشت درصد از آمریکاییها ایران را دشمن بزرگ خود میدانستهاند.
همین نظرسنجی حاکی از آن است که ۸۷ درصد از مردم آمریکا نسبت به ایران نظر منفی دارند.
در همین حال در جدول نتایج این نظرسنجی چین «احتمالا به دلیل نفوذ شدیدش بر اقتصاد جهان» با ۲۳ درصد در مقام دوم و کره شمالی با ۱۰ درصد در مقام سوم قرار گرفته است.
موسسه گالوپ در گزارش خود از این نظرسنجی مانور جمهوری اسلامی درباره تواناییهای اتمی خود، تهدید جنگ با اسرائیل، و امکان قطع جریان نفت خاورمیانه به دست ایران را از جمله دلایل احتمالی نظر منفی آمریکاییها نسبت به ایران قید کرده است.
در حالی که ایران بهرغم تحریمهای فزاینده همچنان بر غنیسازی اورانیوم در خاک خود اصرار دارد، در چند ماه اخیر شایعه احتمال حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی نیز بالا گرفته است.
در همین حال مقامات در تهران نیز این شایعات را بیپاسخ نگذاشته و چندین بار تهدید کردهاند که در صورت تحریم نفت ایران به بستن تنگه استراتژیک هرمز متوسل خواهند شد.
از میان آمریکاییهایی که ایران را بزرگترین دشمن خود میدانند ۳۷ درصد جمهوریخواه و ۳۰ درصد دموکرات هستند.
در جدول بزرگترین دشمنان آمریکا، پس از ایران و چین و کره شمالی، افغانستان با هفت درصد، عراق با پنج درصد، و روسیه با دو درصد قرار گرفته است.
جالب توجه این که آمریکاییها در سال ۲۰۰۱ یعنی پیش از حمله ایالات متحده به عراق و سرنگونی صدام حسین، عراق را دشمن شماره یک آمریکا میدانستهاند.
موسسه معتبر نظرسنجی گالوپ از سال ۲۰۰۱ تاکنون هفت بار این نظرسنجی را انجام داده که از این میان ایران پنج بار در صدر جدول دشمنان آمریکا قرار گرفته است.
کشف يک گروه تروريستی «مرتبط با سپاه پاسداران» در جمهوری آذربايجان
وزارت امنيت ملی آذربايجان اعلام کرد يک باند سازمان يافته تروريستی مرتبط با سپاه پاسداران که قصد ترور شهروندان خارجی مقيم آذربايجان، همچنين استفاده از مواد انفجاری برای عمليات تروريستی در اين کشور داشته اند را متلاشی و اعضای آن را بازداشت کرده است.
شبکه تلويزيونی دولتی جمهوری آذربايجان ( آز تی وی) با استناد به گزارش وزارت امنيت ملی جمهوری آذربايجان گفته که اين گروه سازمان يافته تروريستی «تحت امر مستقيم سپاه پاسداران جمهوری اسلامی» اقدام به جمع آوری اطلاعات، قاچاق و نگهداری سلاح، مهمات جنگی و مواد منفجره کرده است.
در اين گزارش از دو فرد با اسامی کوچک «حميد» شهروند ايران و از اعضای سپاه، همچنين «حاج عباس» يکی از رهبران عملياتی جنبش مقاومت حزب الله بعنوان پايه گذاران اين باند تروريستی فعال در آذربايجان و سازمان دهنده وظايف اعضای اين باند ياد شده است.
درباره تعداد دقيق بازداشت شدگان و تابعيت آنها هنوز اطلاعاتی داده نشده است.
اين دومين مورد طی يک ماه گذشته است که دولت جمهوری آذربايجان از کشف و بازداشت گروههای تروريستی مرتبط با ايران در خاک آذربايجان خبر می دهد.
اوايل بهمنماه نيز وزارت امنيت ملی جمهوری آذربايجان در اعلاميه ای از ناکام گذاشتن طرح تروری خبر داد که گفته شده بود «از طرف افرادی وابسته به وزارت اطلاعات ايران» برنامهريزی شده است.
تلويزيون دولتی آذربايجان، آن زمان با پخش اعترافات دو فرد متهم به دست داشتن در ترور، گزارش داد که رهبر اين گروه به نام «بالاقارداش داداشاف»، شهروند جمهوری آذربايجان، هم اکنون در شهر اردبيل ايران زندگی میکند و با وزارت اطلاعات ايران همکاری دارد. سفارت ايران در باکو در واکنشی اين ادعا را «کذب» خواند.
ايران ۲۳ بهمن ماه، سفير آذربايجان در تهران را به وزارت خارجه اين کشور احضار کرده، يادداشت اعتراض آميز دولت ايران را بخاطر آنچه که تردد برخی از «تروريستهای مرتبط با ترور دانشمندان هستهای ايران» در جمهوری آذربايجان و برخورداری «برخی تسهيلات» برای «همکاری» با «شبکههای جاسوسی اسرائيل» و «سفر به اسرائيل»عنوان شده بود، تحويل جوانشير آخوندوف، سفير جمهوری آذربايجان در تهران داد.
در اين يادداشت، از باکو موکدا خواسته شده تا «از فعاليتهای سازمان جاسوسی موساد عليه جمهوری اسلامی ايران در خاک آن کشور جلوگيری شود.» آذربايجان نيز در واکنش، اين ادعا را «افترا» ناميد.
اتحاديه اروپا خواستار توقف اجرای حکم اعدام سعيد ملک پور شد
کاترين اشتون، مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا، روز سهشنبه در بيانيه ای از مقامهای جمهوری اسلامی ایران خواسته اجرای حکم اعدام سعيد ملکپور را متوقف کنند.
سعيد ملکپور، ۳۶ ساله و برنامهنويس کامپيوتر، از سوی قوه قضاييه ايران به «راهاندازی سايتهای پورنوگرافی» و «افساد فیالارض» متهم شده است. ديوان عالی کشور در بهمن ماه سال جاری اعلام کرد که حکم اعدام سعيد ملکپور را تاييد کرده است.
کاترين اشتون گفته است، از گزارشهای منتشر شده در خصوص اعدام قريبالوقوع سعيد ملکپور «به شدت متأثر » و «نگران » شده است.
خانم اشتون از مقامهای جمهوری اسلامی خواسته است اين حکم را، و همچنين احکام مربوط به احمدرضا هاشمپور و وحيد اصغری، دو وبلاگنويسی که در پرونده موسوم به «مضلين» به اعدام محکوم شدهاند، مورد بازبينی قرار دهد.
مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا همچنين گفته است:«فعالان حقوق مدنی پرسش های جدی در خصوص عادلانه بودن، شفافيت و سرعت دادرسی (اين پرونده) در دادگاه مطرح کرده اند. »
کاترين اشتون گفته است:«بار ديگرخواسته ام در خصوص بازبينی اين احکام تکرار می کنم، به ويژه از (مقام های) ايران می خواهم که اجرای حکم اعدام سعيد ملک پور را متوقف کنند.»
سعيد ملکپور درسال ۱۳۸۷ برای ديدار خانوادهاش از کانادا به ايران سفر کرد که بازداشت شده است.
خانواده سعيد ملک پور و سازمان های مدافع حقوق بشرمی گويند، اتهامات عليه وی درست نيست و اين اتهامات مربوط به استفاده سايتهای پورنوگرافی از برنامه ابداعی آقای ملکپور برای انتشار عکس در اينترنت بوده است. آنها می گويند، سعيد ملکپور تنها مبدع اين نرمافزار بوده و اطلاعی از محل استفاده آن نداشته است.
نامه ۵۱ تن از همبندهای سابق سعيد ملکپور در زندان اوين
درهمين زمينه، ۵۱ نفر از همبندیهای سابق سعيد ملکپور در زندان اوين در نامهای خواستار توقف حکم اعدام او شده اند.
درنامه اين ۵۱ تن آمده است:«بر اين باوريم که چنين اتهاماتی در خور شخصيت سعيد ملک پور نيست. شهادت می دهيم که سعيد بارها و بارها در نزد ما گفته است که اعترافات او تحت شکنجه و فشارهای روحی و روانی و انفرادی های طويل المدت بوده است و آثار اين شکنجه ها هنوز بر بر بدن او باقی است.»
امضا کنندگان این نامه از مسؤولين قضايی و امنيتی کشور درخواست کرده اند تا ضمن توقف اجرای حکم اعدام سعيد ملک پور، بار ديگر اين پرونده را دادرسی کنند.
در ادامه نامه همبندیهای سابق سعيد ملکپور آمده است:« از آنجا که احتمال بروز خطای انسانی به دليل فقدان کارشناسی فنی و برررسی دقيق در اين پرونده می رود و از آنجا که اعدام مجازاتی بازگشت ناپذيراست و جانی که گرفته شد را باز پس نمی توان داد؛ پس حداقل روزنه ای را باز بگذارند تا اگر روزی صادقانه و عادلانه به پرونده سعيد رسيدگی شد و بی گناهی اش اثبات شد، راه بازگشتی باشد.»
اشتراک در:
پستها (Atom)